
کاهش شنوایی روانزای (PHL) حالتی است که در آن فرد کاهش شنوایی را تجربه میکند که نمیتوان آن را به هیچ ناهنجاری آناتومیکی یا فیزیولوژیکی نسبت داد. این پدیده به ویژه در کودکان و نوجوانان حائز اهمیت است، جایی که عوامل عاطفی و روانی میتوانند تأثیر قابل توجهی بر ادراک حسی داشته باشند. PHL ممکن است به عنوان واکنشی به استرس، trauma یا تعارضهای روانی بروز کند، که این امر تشخیص و درمان مؤثر این وضعیت را برای پزشکان ضروری میسازد.
حدود 9% از جمعیت کودکان در لهستان مشکلات سلامت روان را نشان میدهند که به کمک حرفهای نیاز دارند . برخی از مسائل روانی در اختلالات روانزای مانند کاهش شنوایی روانزای (PHL) بروز میکنند که همچنین میتواند به عنوان ناشنوایی کاذب، کاهش شنوایی عملکردی یا غیر ارگانیک شناخته شود. PHL به عنوان کاهش شنوایی تعریف میشود که نمیتوان آن را با ناهنجاریهای آناتومیک یا فیزیولوژیک توضیح داد. بر اساس ادبیات موجود، کاهش شنوایی روانزای 1-3% از کل موارد اختلالات شنوایی تشخیصدادهشده در کودکی را تشکیل میدهد . این اختلال تقریباً 7% از کودکان در سنین 6 تا 17 سال را تحت تأثیر قرار میدهد .این عدد نشاندهنده چندین مورد در هر ماه در عمل بالینی معمولی است . شیوع واقعی PHL ممکن است بهطور قابل توجهی دستکم گرفته شود به دلیل شباهت علائم با اختلالات شنوایی مختلف. اگرچه مطالعات زیادی درباره کاهش شنوایی در کودکان انجام شده، اطلاعات کمی درباره علل و پاتوژنز PHL وجود دارد.
بروز اختلالات روانتنی که شامل شنوایی میشوند، در آزمایشات شنوایی اغلب مورد سؤال قرار میگیرد و توجه متخصصان شنواییشناس معاصر را جلب میکند. نتایج آزمایشهای شنوایی عینی، نقصهایی را نشان میدهند که نمیتوان آنها را با پاتولوژی ارگانیک توضیح داد و در مقالات تحقیقی توسط Doerfler و Stewart (1946)، Chaiklin و Ventry (1963)، Noble (1987) و Yamamoto و همکاران (1991) و دیگران مستند شده است .
با توجه به پیشرفتهای حاصلشده در روشهای شنوایی عینی، تشخیص PHL کمتر چالشبرانگیز است، در حالی که مدیریت صحیح و روشهای درمانی مناسب همچنان مشکلساز باقی ماندهاند. بر اساس اطلاعات انجمن روانپزشکی آمریکا، PHL به عنوان اختلال تبدیلی دستهبندی میشود و از تقلب و اختلالات ساختگی متمایز میگردد. نوع تبدیلی احساسات سرکوبشده را نشان میدهد که باعث میشود بیماران بدون آگاهی، آستانه شنوایی نامتناسبی را در آزمایشهای شنوایی عینی و ذهنی ارائه دهند.
هدف این مطالعه بهبود دانش و درک کاهش شنوایی روانزای، ایجاد تشخیص تفریقی در آزمایشات شنوایی در کودکان، تعیین روشهای تشخیصی و در نهایت بهکارگیری روشهای درمانی مناسب است. این مطالعه به شناسایی یافتههای معمول کاهش شنوایی روانزای در آزمایشات شنوایی میپردازد تا اقدامات تشخیصی و مدت زمان تشخیص را به حداقل برساند. دانش حرفهای ارائهشده در این مطالعه امکان سازگاری اطلاعات معتبر را فراهم میکند که میتواند به بیماران جوان و خانوادههایشان منتقل شود تا آنها مشکلات خود را شناسایی کنند. نویسندگان همچنین بر اهمیت رفاه بیمار برای انجام روشهای شنواییشناسی مناسب که امکان تشخیص صحیح را فراهم میکند، تأکید میکنند.
علل کاهش شنوایی روانزای
- اضطراب و استرس: فشارهای روانی ناشی از محیط خانواده، مدرسه یا اجتماع میتواند باعث ایجاد مشکلات شنوایی موقتی شود.
- اختلالات عاطفی: مشکلاتی مانند افسردگی یا اختلال اضطرابی میتوانند به بروز احساسات منفی و در نتیجه کاهش شنوایی روانزای منجر شوند.
- تجربیات منفی: تجربیات ناخوشایند در مدرسه یا در تعاملات اجتماعی، مانند آزار و اذیت، میتواند باعث شود که کودکان و نوجوانان به طور ناخودآگاه شنوایی خود را کاهش دهند.
- فشار اجتماعی: نیاز به مطابقت با انتظارات اجتماعی یا ترس از قضاوت دیگران میتواند به کاهش اعتماد به نفس و در نتیجه به بروز مشکلات شنوایی منجر شود.
نشانهها و علائم
مشکلات در درک گفتار: کودکان و نوجوانان ممکن است در درک مکالمات دچار مشکل شوند، به ویژه در محیطهای شلوغ.
عدم توجه به صداها: عدم پاسخ به صداها یا صحبتهای دیگران میتواند نشانهای از کاهش شنوایی روانزای باشد.
تغییرات عاطفی: افزایش اضطراب، افسردگی یا رفتارهای اجتماعی غیرطبیعی.
مشکلات آموزشی: عدم پیشرفت تحصیلی به دلیل عدم توجه یا درک نادرست مطالب.
تشخیص کاهش شنوایی روانزای
- ارزیابی بالینی:
- جمعآوری تاریخچه: مهم است که تاریخچه پزشکی و روانی کاملی جمعآوری شود، از جمله الگوهای خانوادگی کاهش شنوایی، اختلالات عاطفی و رویدادهای مهم زندگی (مانند طلاق والدین یا از دست دادن یکی از اعضای خانواده).
- بررسی علائم: علائم ممکن است شامل تضاد بین گزارشهای ذهنی از کاهش شنوایی و یافتههای عینی آزمونهای شنوایی باشد. بیماران ممکن است مشکلات شنوایی خود را در زمینههای خاصی توصیف کنند، مانند در مدرسه یا در تعاملات خانوادگی.
- آزمایشهای شنوایی:
- آزمون شنوایی خالص (PTA): این آزمایش ذهنی، آستانه شنوایی را در فرکانسهای مختلف ارزیابی میکند. در موارد PHL، نتایج ممکن است نشاندهنده کاهش شنوایی مسطح و متقارن در محدوده 40-80 دسیبل باشد.
- آزمونهای عینی: استفاده از آزمایشهای پاسخ مغز گوش (ABR) و انتشارهای otoacoustic (OAE) میتواند به رد علل ارگانیک کاهش شنوایی کمک کند. ABR بهویژه در شناسایی مشکلات احتمالی عصبی که ممکن است به کاهش شنوایی کمک کند، مفید است.
- روش کراسچک: استفاده از ارزیابیهای مختلف شنوایی و همخوانی نتایج میتواند دقت تشخیصی را بهبود بخشد. این روش کمک میکند تا PHL از سایر اشکال کاهش شنوایی متمایز شود.
- ارزیابی روانشناختی:
- ابزارهای ارزیابی: پرسشنامهها و ارزیابیهای استاندارد شده میتوانند به شناسایی مشکلات روانی زیرین، از جمله اضطراب، افسردگی یا علائم مرتبط با تروما کمک کنند.
- مشاهدات رفتاری: توجه به رفتار کودک در زمینههای مختلف میتواند بینشهایی درباره عوامل محرک یا تشدیدکننده کاهش شنوایی ارائه دهد.
رواندرمانی برای کاهش شنوایی روانزای
- رویکردهای درمانی:
- رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT): CBT میتواند به کودکان و نوجوانان کمک کند تا رابطه بین افکار، احساسات و علائم جسمی خود را درک کنند. هدف آن اصلاح الگوهای تفکر منفی و توسعه استراتژیهای مقابلهای است.
- درمان خانوادگی: از آنجا که دینامیکهای خانوادگی اغلب نقش مهمی در بروز PHL دارند، درگیر کردن اعضای خانواده در درمان میتواند به حل مسائل ارتباطی کمک کرده و حمایت والدین را بهبود بخشد.
- درمان بازی: برای کودکان کوچکتر، درمان بازی میتواند راهی مؤثر برای بررسی احساسات و بیان عواطف در یک روش غیرمخاطرهآمیز باشد، که به تسهیل ارتباط درباره تجربیات آنها کمک میکند.
- مدت و پیگیری:
- حمایت مداوم: نظارت و حمایت مستمر ضروری است، زیرا علائم ممکن است در صورت باقی ماندن مشکلات روانی زیرین عود کنند. پیگیریهای منظم میتواند به ارزیابی پیشرفت و تنظیم مداخلات درمانی کمک کند.
- ادغام مراقبتهای شنوایی و روانشناختی: همکاری بین شنواییشناسان و متخصصان سلامت روان برای مراقبت جامع ضروری است. این رویکرد بینرشتهای اطمینان حاصل میکند که هر دو جنبه فیزیکی و عاطفی PHL به طور مؤثر مورد توجه قرار میگیرند.
کاهش شنوایی روانزای در کودکان و نوجوانان نیازمند رویکردی چندوجهی برای تشخیص و درمان است. با ادغام ارزیابیهای شنوایی با ارزیابیهای روانشناختی و مداخلات درمانی، پزشکان میتوانند مراقبت مؤثری ارائه دهند که به پیچیدگیهای این وضعیت رسیدگی کند. شناسایی زودهنگام و درمان مناسب میتواند منجر به بهبود نتایج برای افراد تحت تأثیر قرار گیرد و به آنها کمک کند تا نه تنها تواناییهای شنوایی خود را بازیابند بلکه به سلامت عاطفی خود نیز دست یابند.