آیا سمعک‌ها می‌توانند فعالیت بدنی را در بزرگسالان مبتلا به افت شنوایی بهبود بخشند؟

بزرگسالان مبتلا به افت شنوایی نتایج کلی ضعیف‌تری در زمینه سلامت (مثلاً سلامت جسمانی، عملکرد شناختی و رفاه) و سطح پایین‌تری از فعالیت/عملکرد جسمانی نسبت به افراد بدون افت شنوایی نشان می‌دهند. سمعک‌ها پتانسیل بهبود عوامل شناختی و رفاهی را دارند، اما شواهدی کم درباره تأثیر آن‌ها بر نتایج سلامت جسمانی وجود دارد. شواهد موجود در مورد ارتباط بین ارائه سمعک و فعالیت بدنی عمدتاً به مطالعات مقطعی محدود می‌شود. این پژوهش هدف داشت تا ارزیابی کند که آیا مطالعه‌ای می‌تواند انجام شود تا تعیین کند که آیا ارائه سمعک‌ها می‌تواند فعالیت بدنی را بهبود بخشد یا خیر.

روش‌ها

این مطالعه از یک طرح مطالعه مشاهده‌ای (آینده‌نگر) ثبت شده از ده بزرگسال مسن‌تر (51–75 سال) استفاده کرد که ارزیابی‌هایی را در ابتدا و مجدداً در پیگیری شش‌هفته‌ای تکمیل کردند. شرکت‌کنندگان یک شتاب‌سنج (ActiGraph GT9X) را بدون بازخورد برای مدت کامل مطالعه پوشیدند. امکان‌سنجی با استفاده از معیارهای از پیش تعیین شده، از جمله خروج از مطالعه، پایبندی به استفاده از شتاب‌سنج و تمایل شرکت‌کنندگان، تعیین شد. مجموعه‌ای از نتایج سلامتی نیز در ابتدا و پیگیری ارزیابی شدند.

 

به طور کلی، این مطالعه به طور مطلوبی دریافت شد، با تمام شرکت‌کنندگان گزارش دادند که از شرکت در آن لذت بردند. نگهداشت شرکت‌کنندگان 100٪ بود و پایبندی به شتاب‌سنج‌های مچی “خوب” بود (70٪). با این حال، جذب شرکت‌کنندگان چالش‌برانگیز بود و برخی از شرکت‌کنندگان شتاب‌سنج‌ها را سنگین یافتند. آمار توصیفی برای تمام معیارهای نتیجه‌گیری نشان‌دهنده تغییرات غیرقابل توجهی در جهت مورد انتظار بود (مثلاً بهبود فعالیت بدنی، شناخت و رفاه). اگرچه مطالعه به خوبی توسط شرکت‌کنندگان پذیرفته شد، اما اصلاحات در استراتژی جذب و روش‌های ردیابی فعالیت قبل از انجام آزمایش‌های بزرگ‌مقیاس آینده برای ارزیابی اثربخشی سمعک‌ها در فعالیت بدنی ضروری است.

سازمان بهداشت جهانی (WHO) تخمین می‌زند که تعداد افرادی که دچار کم‌شنوایی ناتوان‌کننده هستند، از ۴۶۶ میلیون به بیش از ۹۰۰ میلیون نفر تا سال ۲۰۵۰ افزایش خواهد یافت. این افزایش به دلیل بخشی از جمعیت پیر جهان می‌باشد. کم‌شنوایی در بزرگسالان مسن‌تر با نتایج سلامتی ضعیف‌تری در طیف گسترده‌ای از حوزه‌ها (مثلاً رفاه روانی-اجتماعی، عملکرد شناختی و سلامت جسمانی) و سطح پایین‌تر فعالیت‌های فیزیکی و عملکرد جسمانی همراه است. سمعک‌ها در حال حاضر یکی از استراتژی‌های اصلی مدیریت بالینی برای کم‌شنوایی هستند و نشان داده‌اند که پتانسیل بهبود عملکرد شناختی و عوامل اجتماعی-عاطفی مانند کیفیت زندگی و تنهایی را دارند. با این حال، شواهد کمی وجود دارد که ارزیابی کنند آیا سمعک‌ها می‌توانند نتایج سلامتی جسمانی را بهبود بخشند.

شواهد اپیدمیولوژیک نشان می‌دهد که بزرگسالان با کم‌شنوایی کمتر به دستورالعمل‌های فعالیت فیزیکی عمل می‌کنند نسبت به کسانی که کم‌شنوایی ندارند. به طور خاص، شواهد از مطالعه طولی سالمندی انگلیس (ELSA) نشان داد که کاهش سریع‌تر فعالیت فیزیکی در بزرگسالان مسن‌تر با کم‌شنوایی نسبت به کسانی که کم‌شنوایی ندارند، وجود دارد. کاهش فعالیت فیزیکی با پیرشدگی تسریع‌شده و افزایش خطر توسعه بیماری‌های مزمن همراه است. بنابراین، بهبود فعالیت فیزیکی در بزرگسالان با کم‌شنوایی مهم است. با این حال، اینکه آیا فراهم‌سازی سمعک‌ها می‌تواند فعالیت فیزیکی را در این جمعیت تسهیل کند یا خیر، همچنان نامشخص است.

شواهد فعلی در مورد ارتباط بین فراهم‌سازی سمعک‌ها و فعالیت فیزیکی متناقض است. برخی از تحقیقات نشان می‌دهد که استفاده از سمعک‌ها ارتباط بین کم‌شنوایی و عدم فعالیت فیزیکی را از بین می‌برد (یعنی فعالیت فیزیکی را به سطح افرادی که کم‌شنوایی ندارند، بهبود می‌بخشد). سایر مطالعات مقطعی یافته‌اند که استفاده از سمعک‌ها با افزایش کلی فعالیت ارتباطی ندارد، اگرچه یک مطالعه یافته که کاربران سمعک بیشتر احتمال دارد که به فعالیت پیاده‌روی بپردازند. بیشتر شواهد فعلی از مطالعات مقطعی است که نمی‌توان در آنها علیت را استنباط کرد. فقط یک مطالعه طولی انجام شده که یافته هیچ تغییری در فعالیت فیزیکی پس از نصب سمعک وجود ندارد. با این حال، این مطالعه به داده‌های فعالیت فیزیکی خودگزارشی متکی بود که می‌تواند از مسائل یادآوری رنج ببرد و دقت تخمین‌های فعالیت را مختل کند. علاوه بر این، یک مطالعه کیفی اخیر که به موانع و تسهیل‌کننده‌های فعالیت فیزیکی در بزرگسالان مسن‌تر با کم‌شنوایی پرداخته، یافته که استفاده از سمعک به عنوان هم یک تسهیل‌کننده از نظر بهبود ارتباط و هم یک مانع به دلیل ناراحتی و عدم پاکیزگی عمل می‌کرد. بر این اساس، آشکار است که شواهد بیشتری برای ارزیابی تاثیر سمعک‌ها بر نتایج سلامتی جسمانی در بزرگسالان با کم‌شنوایی مورد نیاز است.

در راستای دستورالعمل‌های شورای تحقیقات پزشکی برای توسعه مداخلات پیچیده، ما یک مطالعه امکان‌سنجی برنامه‌ریزی کردیم تا ارزیابی کنیم که آیا یک کارآزمایی بزرگ مقیاس قابل انجام است یا خیر. بر این اساس، مطالعه فعلی هدف داشت ۱. تعیین تمایل بزرگسالان مسن‌تر با کم‌شنوایی برای شرکت در مطالعه، و همچنین نگهداری تا پیگیری، که تکمیل مطالعه به عنوان نقطه پایانی اصلی بود، ۲. ارزیابی پیاده‌سازی و وفاداری اجرای مطالعه و ۳. اندازه‌گیری کمی مجموعه‌ای از نتایج سلامت (فعالیت فیزیکی، عملکرد جسمانی، عملکرد شناختی، رفاه و سلامت قلبی‌عروقی) قبل و بعد از نصب سمعک.

 

طراحی و شرکت‌کنندگان

یک طراحی مطالعه مشاهده‌ای (کوهورت آینده‌نگر) برای جذب بزرگسالان ۴۵ تا ۷۵ ساله که قادر به ایستادن بودند (با یا بدون کمک) استفاده شد. این محدوده سنی توسط کمیته اخلاق به دلیل ماهیت برخی از معیارهای نتایج استفاده شده (یعنی تعادل، سرعت راه‌رفتن و توانایی ایستادن از نشستن) که ممکن است افراد مسن‌تر را در معرض خطر بیشتری از سقوط قرار دهد، مشخص شد. معیارهای ورود از پروتکل پیش‌ثبت شده منحرف شدند. علاوه بر افرادی که کاربران اولین بار سمعک (تعریف شده به عنوان در حال دریافت اولین سمعک خود یا دریافت اولین سمعک در ۱۲ ماه گذشته) بودند، مطالعه همچنین افراد موجودی که قبلاً از سمعک استفاده می‌کردند (یعنی کاربران موجود) را دعوت کرد. این انحراف به دلیل مشکلات در جذب رخ داد، جایی که آشکار شد جذب فقط کاربران اولین بار سمعک غیرقابل انجام است. افراد نمی‌توانستند در مطالعه شرکت کنند اگر زبان انگلیسی روان صحبت نمی‌کردند یا تشخیص زوال عقل داشتند (خود- یا خانواده‌گزارش شده) به دلیل عدم توانایی در ارائه رضایت آگاهانه. جذب از طریق مراکز مراقبت از شنوایی بوتز واقع در میدلندز شرقی ( UK) و تبلیغات محلی در مراکز جامعه واقع در شهر لافبورو، UK انجام شد. شرکت‌کنندگان با وچرهای آمازون به مبلغ ۱۰ پوند بریتانیا برای هر بازدید که آنها شرکت کردند (مجموع ۲۰ پوند بریتانیا اگر هر دو بازدید شرکت کردند) بازپرداخت شدند. ما هدف داشتیم ۲۰ شرکت‌کننده جذب کنیم، با نرخ خروج از مطالعه پیش‌بینی شده ۲۵%. طراحی مشاهده‌ای به معنای این بود که نه شرکت‌کنندگان و نه ارزیابان نتایج نمی‌توانستند بی‌طرفی داشته باشند. این مطالعه در دانشگاه لافبورو انگلستان انجام شد و توسط کمیته اخلاق (انسان شرکت‌کننده) زیر مجموعه تصویب شد.

معیارهای نتیجه همه متغیرهای خودگزارشی با استفاده از معیارهای معتبر ارزیابی شدند و در هر دو پایه و پیگیری شش هفته‌ای، به جز موارد ذکر شده، از راهنمایی‌های نمره‌دهی منتشر شده پیروی کردند. توضیحات مختصری برای هر معیار ارائه شده است، اما اطلاعات بیشتر در پروتکل پیش‌ثبت شده (https://osf.io/84wyu/; دسترسی در ۲۰ آوریل ۲۰۲۳) و منابع ذکر شده یافت می‌شود. دو تغییر در پروتکل پیش‌ثبت شده انجام شد. یعنی مشکلات فنی (شکست سیستم و عدم بازیابی داده‌ها) برای دو ارزیابی شناختی برنامه‌ریزی شده—وظایف معکوس رقمی و فاصله مکانی باعث شد که هیچ داده‌ای برای این آزمون‌ها در دسترس نباشد.

معیارهای نتیجه اولیه پایبندی و اجرا از آنجا که این یک مطالعه امکان‌سنجی بود، تمایل شرکت‌کنندگان به مشارکت و تکمیل مطالعه (پایبندی) و ارزیابی اجرا و وفاداری مطالعه را ارزیابی کردیم. تمایل به شرکت. تکمیل مطالعه در جلسه پیگیری به عنوان نقطه پایانی اصلی بود، و نرخ نگهداری بیش از ۸۰٪ برای تعیین اینکه آیا مطالعه می‌تواند به یک کارآزمایی کامل ادامه یابد یا خیر، استفاده شد. اجرا و وفاداری. یادداشت‌های تحقیقاتی دقیق به منظور اطلاع‌رسانی به یک کارآزمایی کامل احتمالی در مورد هرگونه مشکل در جذب شرکت‌کنندگان گرفته شد و شرکت‌کنندگان مشکلات مربوط به هر جنبه‌ای از مطالعه را گزارش کردند. برای ارزیابی پذیرش مطالعه، از یک معیار ۱۲ آیتمی استفاده شد (مواد تکمیلی، S2). پاسخ‌ها در یک مقیاس لیکرت پنج نقطه‌ای از یک (کاملاً مخالف) تا پنج (کاملاً موافق) ثبت شد. این معیار بر اساس چارچوب نظری پذیرش توسعه یافت و نشان داد که دارای سازگاری داخلی خوب است (آلفای کرونباخ = 0.70). علاوه بر این، وفاداری شرکت‌کنندگان (پوشیدن مانیتور فعالیت) بر اساس زمان صرف شده برای پوشیدن دستگاه در طول دوره مطالعه تعیین شد. داده‌های هفتگی متوسط محاسبه شد اگر شرکت‌کنندگان دستگاه را حداقل برای ۷۲ ساعت (۳ روز) در طول یک دوره هفت روزه پوشیده بودند. ما از یک سیستم چراغ راهنمایی برای ارزیابی این استفاده کردیم، جایی که داده‌های شتاب‌سنجی موجود هفتگی برای بیش از ۸۰٪ دوره مطالعه به عنوان “سبز” (مطالعه می‌تواند به کارآزمایی کامل ادامه یابد)، داده‌ها برای ۴۰–۸۰٪ به عنوان “کهربایی” (مطالعه می‌تواند ادامه یابد اما نظارت بر فعالیت فیزیکی نیاز به تنظیمات دارد) و داده‌ها کمتر از ۴۰٪ به عنوان “قرمز” (روش پیشنهادی نظارت بر فعالیت فیزیکی غیرقابل اجرا است و نباید در یک کارآزمایی کامل گنجانده شود) طبقه‌بندی شد.

معیارهای نتیجه ثانویه فعالیت فیزیکی اندازه‌گیری فعالیت فیزیکی با شتاب‌سنج. در ارزیابی پایه، شرکت‌کنندگان با یک شتاب‌سنج ActiGraph GT9X (ActiGraph, USA) که بر روی مچ غیر غالب پوشیده می‌شد، فراهم شدند. دستگاه‌ها به 100 Hz در دقیقه تنظیم شده بودند با یک صفحه خالی برای کاهش تاثیر بر رفتار شرکت‌کنندگان در طول دوره مطالعه و برای طولانی‌ کردن عمر باتری. در جلسه ارزیابی پایه نحوه استفاده از آن به شرکت‌کنندگان نشان داده شد و از آنها خواسته شد تا آن را در طول مطالعه (یعنی تا زمانی که به جلسه پیگیری شش هفته‌ای حضور پیدا کنند) پوشیده باشند. داده‌ها با استفاده از بسته GGIR 3.0 R پردازش و تحلیل شد. فعالیت فیزیکی متوسط تا شدید روزانه (MVPA) با استفاده از نرخ‌های معادل متابولیک (MET) محاسبه شد. بر اساس راهنمایی‌های تحقیقات قبلی [5,20,21]، MVPA فقط برای افرادی که داده‌های حداقل ۷۲ ساعت (۳ روز) پوشیدن دستگاه را داشتند، محاسبه شد. گزارش خودی فعالیت فیزیکی. این از طریق پرسشنامه بین‌المللی فعالیت فیزیکی (IPAQ [22]) ارزیابی شد. مجموع هفتگی MVPA بر اساس راهنمایی‌های IPAQ محاسبه شد. عملکرد فیزیکی باتری عملکرد فیزیکی کوتاه (SPPB) . این معیار معتبر عملکرد فیزیکی را به سه حوزه طبقه‌بندی می‌کند: تعادل، سرعت راه‌رفتن و ایستادن از نشستن. نمرات از 0 تا 12 متغیر است و به عنوان هیچ/محدودیت‌های حداقلی (10-12)، محدودیت‌های خفیف (7-9)، محدودیت‌های متوسط (4-6) یا محدودیت‌های شدید (0-3) طبقه‌بندی می‌شود. سلامت قلبی‌عروقی شرکت‌کنندگان هرگونه تشخیص دیابت (نوع 1 یا 2)، سکته، فشار خون بالا یا هر بیماری قلبی‌عروقی دیگر را گزارش دادند. هر وضعیت به عنوان یک پاسخ دو حالتی (0 = خیر، 1 = بله) نمره‌گذاری شد. علاوه بر این، از یک دستگاه تحلیلی بیوانالایزر نقطه مراقبت CardioChek برای انجام نمونه‌گیری خونی مویرگی استفاده شد. خوانش‌ها به صورت لحظه‌ای مستقیماً از دستگاه گرفته شد. کلسترول با کل، High-Density (HDL) (mmol/L) و نسبت کل/HDL ارزیابی شد. گلوکز با HbA1c (%) اندازه‌گیری شد. همچنین ضربان قلب در حال استراحت و فشار خون ثبت شد. عملکرد شناختی ارزیابی شناختی مونترال–شنوایی (MoCA-H) . این ابزار غربالگری زوال عقل به‌طور خاص برای افراد با کم‌شنوایی طراحی و اعتبارسنجی شده است. این ابزار یک اندازه‌گیری کلی از عملکرد شناختی کلی ارائه می‌دهد. این معیار نمره‌ای از 0 تا 30 دارد، که نمره کمتر از 24 نشانه‌ای از کاهش شناختی است. آزمون‌های رقمی و فاصله مکانی. نرم‌افزار EPrime v3 برای تحویل بصری آزمون‌های رقمی-فضایی مستقیم و معکوس (آزمون Corsi-block) استفاده شد. آزمون‌های استاندارد EPrime بر اساس WAIS-III استفاده شد.

یکی از اهداف اصلی این مطالعه، ارزیابی امکان‌سنجی یک آزمایش کنترل‌شده تصادفی بزرگتر (RCT) با استفاده از سیستم چراغ راهنمایی پیش‌ثبت شده ما بود. روند مطالعه به طور کلی توسط شرکت‌کنندگان به خوبی پذیرفته شد، اما نتایج در مورد “تمایل به شرکت” مختلط بود. در حالی که نگهداری در مطالعه به عنوان “سبز” (نگهداری ۱۰۰٪) طبقه‌بندی شد، نگرانی‌هایی درباره جذب شرکت‌کنندگان وجود دارد. نیاز به تغییر معیارهای ورود برای جذب هر دو کاربر اولیه و موجود سمعک نشان‌دهنده این است که بدون تغییرات عمده در استراتژی جذب، یک آزمایش کامل مقیاس عملی نخواهد بود. علاوه بر این، مدت زمان (شش ماه) مورد نیاز برای جذب ده شرکت‌کننده برای مطالعه فعلی نگرانی‌هایی درباره امکان‌سنجی یک آزمایش آینده ایجاد می‌کند.

توضیحات متعددی برای مشکلاتی که در جذب کاربران اولیه تجربه کردیم وجود داشت. ما از ابتدا آگاه بودیم که این ممکن است یک جمعیت دشوار برای جذب باشد، و این بخشی از انگیزه انجام مطالعه امکان‌سنجی بود. قرار ملاقات‌ها برای کاربران اولیه سمعک می‌تواند طولانی باشد (بیش از یک ساعت) و شامل اطلاعات جدید زیادی باشد، و همچنین تاثیر روانی پتانسیل بر فرآیند نیاز به مدیریت سمعک‌ها. بنابراین، شرکت‌کنندگان ممکن است احساس کنند که تحت تاثیر اطلاعات قرار گرفته‌اند، بنابراین مشارکت در یک مطالعه پژوهشی ممکن است از اهمیت کمتری برخوردار باشد. همچنین، مطالعه به طور عمده به شنوایی‌شناسان برای پیشنهاد مطالعه به بیماران/مشتریان آنها متکی بود، که ما دریافتیم که چالش‌های اضافی مانند تضاد منافع و انگیزه (صرف وقت برای بحث درباره پژوهش در مقابل تمرکز تجاری)، و همچنین درک محدودیت احتمال اهمیت پژوهش دارد.

ملاحظات اضافی در مورد استراتژی جذب قبل از پیشروی با یک مطالعه بزرگتر لازم است. به عنوان مثال، در این مطالعه، جذب به بزرگسالانی که برای سمعک ارزیابی می‌شوند و سمعک از Boots Hearingcare، یک ارائه‌دهنده بخش مستقل خدمات شنوایی دریافت می‌کنند، محدود شد. کار آینده باید تلاش کند که هر دو کاربران سمعک بخش عمومی (یعنی خدمات بهداشت ملی عمومی بریتانیا [NHS]) و بخش مستقل (مانند Boots Hearingcare) را درگیر کند. این نه تنها به جذب با گنجاندن یک مجموعه بزرگتر از شرکت‌کنندگان بالقوه کمک می‌کند، بلکه همچنین امکان درگیر کردن یک جمعیت نمونه نمایان‌تر را دارد. اطمینان از گنجاندن کاربران سمعک NHS در کارهای آینده بسیار مهم است زیرا کم‌شنوایی به طور نامتناسبی افرادی را از مناطق محروم اجتماعی و پس‌زمینه‌های اقتصادی-اجتماعی پایین‌تر تحت تاثیر قرار می‌دهد.

یک ملاحظه دیگر برای کارهای آینده این است که داده‌های شتاب‌سنج‌ها از ۳۰٪ شرکت‌کنندگان مفقود شده بود، که نشان می‌دهد که آزمایش‌های بزرگتر باید هر دو پتانسیل خروج و از دست دادن داده‌های شتاب‌سنج را حساب کنند. آزمایش‌های آینده می‌توانند استفاده از چندین روش برای پیگیری فعالیت فیزیکی برای محافظت در برابر از دست دادن داده‌ها در نظر بگیرند؛ به عنوان مثال، پژوهش قبلی با بزرگسالان مسن‌تر هر دو داده شتاب‌سنج و داده‌های ساعت‌های فعالیت تجاری و همچنین فعالیت فیزیکی خودگزارشی را گنجانده است. با این حال، از آنهایی که داده‌های موجود داشتند، همه شرکت‌کنندگان برای حداقل ۷۲ ساعت (۳ روز) هر هفته مورد نیاز دستگاه را پوشیدند، که معیارها (۸۰٪) را برای ادامه به آزمایش کامل برآورده کردند. این یک رویکرد نوآورانه در این زمینه بود، زیرا بیشتر مطالعات فعالیت فیزیکی را برای یک هفته در پایه و (در صورت لزوم) برای یک هفته پیگیری دنبال می‌کنند. ما تصمیم گرفتیم فعالیت را برای کل شش هفته پیگیری کنیم تا از تغییرات بالقوه در رفتار در طول هفته(های) نظارت که ممکن است به دلیل پوشیدن ساعت‌ها رخ دهد جلوگیری کنیم. با این حال، این منجر به باری بیشتر بر شرکت‌کنندگان در طول مطالعه شد، که با بازخورد شرکت‌کنندگان توصیف شد که ساعت‌ها را “آزاردهنده” توصیف کردند، به ویژه در شب. یک مسیر احتمالی آینده برای کاهش بار بر شرکت‌کنندگان در حالی که حفظ معیارهای قوی فعالیت امکان‌پذیر است، فراهم کردن سمعک‌هایی با قابلیت پیگیری فعالیت است. این یک ویژگی نسبتاً جدید است و ممکن است برای افرادی که از بخش مستقل سمعک دریافت کرده‌اند مناسب‌تر باشد. با این حال، سمعک‌های متصل به تلفن‌های هوشمند نیز از طریق NHS در دسترس هستند (مثلاً Danalogic ‘Ambio’)، بنابراین این ممکن است در آینده نزدیک یک گزینه قابل اجرا باشد. پژوهش‌های اخیر نشان دادند که این روش پتانسیل بهبود دقت پیگیری فعالیت در مقایسه با دستگاه‌های مچ‌بندی را دارد. پیگیری فعالیت به طور مستقیم از طریق سمعک‌ها نیز امکان اندازه‌گیری استفاده از سمعک را به صورت عینی (یعنی ثبت داده) فراهم می‌کند.

چندین شرکت‌کننده گزارش دادند که احساس می‌کردند باید برنامه‌شان را تغییر دهند تا در مطالعه شرکت کنند، که می‌تواند تاثیر منفی بر جذب و نگهداری در آزمایش‌های آینده داشته باشد اگر مشارکت در آزمایش به عنوان بار سنگین درک شود، شرکت‌کنندگان بالقوه کمتر احتمال دارد که ثبت‌نام کنند. در واقع، این ممکن است توضیح دهد که چرا در آزمایش فعلی مشکلاتی در جذب وجود داشت. اگرچه در مطالعه حاضر امکان‌پذیر نبود، آزمایش‌های آینده می‌توانند ارزیابی‌های در محل (یعنی در مکان ارزیابی شنوایی) را برای کاهش تاثیر سفر بر تغییرات برنامه در نظر بگیرند.

علاوه بر این، مطالعه هیچ تفاوت معناداری بین پایه و پیگیری برای هیچ‌یک از معیارهای نتیجه ثانویه که ارزیابی شده بودند، نشان نداد. این انتظار می‌رفت، زیرا مطالعه قدرت برای آزمون تفاوت‌های معنادار آماری نداشت. بازه زمانی کوتاه بین پایه و پیگیری نیز ممکن است توضیح دهد که چرا تغییرات آماری شناسایی نشدند، و کارهای آینده باید شامل ارزیابی‌های پیگیری اضافی (مثلاً در شش و دوازده ماه) باشد. گنجاندن اندازه‌گیری‌های پیگیری اضافی نیز به ما اجازه می‌دهد تا تاثیر بلندمدت فراهم‌سازی سمعک را ارزیابی کنیم. علاوه بر این، گنجاندن کاربران موجود سمعک به این معنا بود که نیمی از شرکت‌کنندگان قبلاً در ارزیابی پایه از سمعک استفاده می‌کردند. با این حال، همه نتایج از پایه تا پیگیری در جهت مورد انتظار تغییر کردند و می‌توانند برای محاسبه اندازه نمونه برای آزمایش آینده مورد استفاده قرار گیرند. علاوه بر این، شواهد موجود در مورد تاثیر سمعک‌ها بر فعالیت فیزیکی نیز نشان می‌دهد که فراهم‌سازی سمعک به تنهایی با افزایش فعالیت فیزیکی مرتبط نیست. به همین ترتیب، شواهدی از تحقیقات کیفی نشان دادند که سمعک‌ها هر دو مانع و تسهیل‌کننده مشارکت در فعالیت فیزیکی بودند. این به طور کلی نشان می‌دهد که سمعک‌ها به تنهایی ممکن است برای بهبود فعالیت فیزیکی در این جمعیت کافی نباشند، و هر گونه مطالعه بیشتر در این زمینه باید شامل استراتژی‌های مداخله تغییر رفتار اضافی (مثلاً تعیین هدف، پیگیری فعالیت و غیره) باشد. بنابراین، پژوهش‌های آینده، مانند توسعه یک RCT، باید این را بیشتر آزمایش کنند که با گنجاندن تکنیک‌های تغییر رفتار اضافی به عنوان یک گروه مداخله و فراهم‌سازی سمعک به تنهایی به عنوان یک گروه کنترل فعال.

 

به طور کلی، نتایج کنونی نشان می‌دهند که انجام یک کارآزمایی بالینی تصادفی (RCT) برای ارزیابی تأثیر ارائه سمعک‌ها بر فعالیت بدنی در بزرگسالان مبتلا به افت شنوایی ممکن است (مثلاً با نگهداشت و پایبندی بالا) اما با برخی اصلاحات امکان‌پذیر است. به طور خاص، استراتژی‌های جذب برای شامل کردن کاربران نظام بهداشت عمومی، بازنگری در محصول مورد استفاده (سمعک‌ها به جای ساعت‌ها) یا مدت زمان پیگیری فعالیت می‌تواند بار روی شرکت‌کنندگان را کاهش دهد. با این اصلاحات، یک کارآزمایی بالینی تصادفی بزرگ‌مقیاس می‌تواند بینش‌های ارزشمندی در مورد نقش سمعک‌ها در افزایش فعالیت بدنی و کاهش خطر توسعه بیماری‌های مزمن مرتبط در میان بزرگسالان مبتلا به افت شنوایی فراهم کند.

اولین navigation menu here خود را ایجاد کنید